تاريخچه سبك امپرسيونيسم چيست؟

ايا ميدانيد امپرسيونيسم چه سبكي از نقاشي است؟ امپرسيونيسم يكي از مكاتب هنري است. شناخت انواع مكاتب هنري از جمله مكتب امپرسيونيسم براي هنرمندان و هنر دوستان، از موارد ضروري  به شمار مي ايد. براي اين كه بدانيم امپرسيونيسم چگونه سبكي مي باشد در ابتدا با تاريخچه ي شروع و آغاز آن آشنا مي شويم.

تاريخچه ي سبك امپرسيونيسم چيست؟ در قرن نوزدهم ميلادي كه فرانسه در پي تغييرات بود؛ سبك هنري آكادمي هنرهاي زيباي فرانسه، نقاشي هاي سنتي بود و خروجي‌هاي آكادمي هنرهاي زيباي فرانسه نيز هنرمنداني با سبك هنري سنتي و تكنيك هاي قديمي بودند. بنابراين حتي افراد درون آكادمي نيز از اين شيوه هاي سنتي و قديمي پيروي مي كردند. شيوه ها و روش هايي كه در آكادمي هنرهاي زيباي فرانسه دنبال مي‌شدند، موضوعات تاريخي، مذهبي و در يك؛ كلام موضوع هايي كلاسيك بودند.كه اين موضوع ها بر شرايط جوي آن زمان فرانسه نيز حاكميت داشتند.

در اين زمان هر ساله آكادمي هنر هاي زيباي فرانسه در سالن پاريس يك نمايشگاه عمومي برگزار مي‌كرد و در آن جا، آثار هنرمندان و نقاشاني را كه نقاشي هاي خود را توسط كميسيون داوران تاييديه مي‌گرفت را براي عموم مردم و هنر دوستان به نمايش و اجرا مي گذاشتند. در دهه ۱۸۶۰ ميلادي، چهار هنرمند نقاش، با نام هاي كلود مونه، آگوست رنوار، آلفرد سيسيلي و فردريك بازيل كه عضو آكادمي هنرهاي زيباي فرانسه بودند پس از ملاقات با هنرمند و نقاشي سوئيسي به نام چارلز گلير، به اين نتيجه دست يافتند كه به نقاشي و طراحي در رابطه با زندگي معاصر و صحنه هاي طبيعي بيشتر از به تصوير كشيدن صحنه‌هاي تاريخي و كلاسيك علاقه مند هستند و همين شد كه به دنبال تمرين و طراحي بيشتر روي اين موضوعات رفته و تمركز اصلي‌شان را بر روي اين موضوع هاي جديد قرار دادند. كه اين قضيه بر خلاف قواعد هنري آن زمان بود.

توسعه و پيشرفت سبك امپرسيونيسم

توسعه و پيشرفت سبك امپرسيونيسم از اواخر قرن نوزدهم ميلادي رواج يافت. سبك نقاشي امپرسيونيسم همان طور كه مي دانيم، يك سبك مدرن است. بنابراين با رواج خود و حركات قلم خود بر روي بوم نقاشي توانست، رويداد هاي تاريخي را در نقاشي كم رنگ كند؛ در واقع سبك امپرسيونيسم با اين كار، سبك تاريخي را در نقاشي ها نفي كرد. ولي با اين حال، اولين نمايشگاه نقاشي سبك امپرسيونيسم كه در سال ۱۸۷۴ ميلادي برپا شد؛ مورد انتقاد و نقد هاي شديد منتقدان و هنرمندان قرار گرفت. بعد از بنيانگذاران اين سبك هنري يعني: كلود مونه، مانه و پير آگوست رنوآر؛ هنرمندان ديگري از جمله: ادگار دگا، برت موريسو و كاميل پيسارو از مهم ترين نقاشان وارد شده در اين سبك هنري بودند.

شناخت سبك امپرسيونيسم

بنابراين آن چهار هنرمند، شروع به نقاشي طرح هايي را كردند كه در زير نور طبيعي خورشيد صورت مي‌گرفتند و نه در زير نور مصنوعي چراغ ها. اين سبك و جنبش جديد، توانست سبك هاي هنري قرن هاي ديگر را نيز تحت تاثير خود قرار دهد. نقاشي هاي آن ها، صحنه هايي روشن داشتند. چند سال بعد و پس از پيوستن هنرمندان ديگر به سبك آن ها، براي برگزاري نمايشگاهي كه آكادمي هر ساله برگزار مي‌كرد؛ اثر چمنزار مونه توسط كميسيون داوران رد شد. علاوه بر اين، اثر هاي بسياري ديگر از آثار اين چنيني هنرمندان گروه نيز رد شدند. چرا كه كار آنان بسيار ساختار شكنانه بود.

در سال ۱۸۶۳ ناپلئون سوم، در كنار سالن اصلي نمايشگاه عمومي، سالن ديگري را قرار داد، به نام سالن آثار رد شده و در آن جا آثاري كه توسط كميسيون و داوران رد شده بودند را در معرض نمايش مردم قرار مي داد تا آن ها مورد قضات مردم نيز قرار گيرند.

بر خلاف تصورات، اين آثار مورد استقبال و پذيرش شديد مردم قرار گرفتند. به صورتي كه بازديد ها از سالن آثار رد شده بيشتر از سالن آثار اصلي نمايشگاه عمومي بود و در سال ۱۸۷۳ به طور رسمي جنبش مكتب امپرسيونيسم توسط مونه رنوار سيليس آغاز شد.

در جواب سوال امپرسيونيسم چيست مي‌گويم: امپرسيونيسم از يك نقاشي و نقاشان فرانسوي كه نسبت به هنر و زندگي ديده مشتركي داشتند شروع شد. واژه ي امپرسيونيسم از يك واژه فرانسوي با مفهوم ادراك و احساس برگرفته شده است و خود امپرسيونيسم به معناي دريافت حسي شناخته مي شود. پيدايش امپرسيونيسم نقاشي، به قرن ۱۹ ميلادي برمي‌گردد. بنيان گذاران و ايده پردازان مكتب هنري امپرسيونيسم هنرمنداني از جمله آگوست رنوار، مانه و كلود مونه هستند. شكل گيري مكتب امپرسيونيسم از نقاشي به نام امپرسيني از طلوع آفتاب اثر كلود مونه بود، كه پس از اين نقاشي نام گروه آن ها و سبك و مكتب هنري آن ها امپرسيونيسم نام گرفت.

امپرسيونيسم مخالف اهداف رمانيستم و همسو و طرفدار سبك رئاليسم بودند. رمانيسم بيان مي‌كرد كه اثر هنري بايد بيان‌كننده و بازتابي از عواطف و احساسات خالق آن اثر باشد؛ در صورتي كه رئاليسم معتقد بود يك اثر و طرح هنري صرفاً بايد بيان كننده حقايق طبيعت باشد. در واقع امپرسيونيسم يك سبك واقع گرايانه است.

در ابتداي شكل گيري مكتب امپرسيونيسم، كلود مونه چند تصوير از كليساي روآن را در ساعات مختلف روز به تصوير كشيد. مونه تصاوير كليسا را همان گونه كه در عكس هايشان بودند؛ يعني با همان سايه ها و رنگ ها به تصوير كشيد. هدف مونه از اين كار نشان داده و به تصوير كشيدن كليسا نبود، بلكه مي‌خواست حالت هاي مختلف نور را در ساعات مختلف روز نشان دهد و اعلام كرد كه اين يك كليساي امپرسيونيسم است.

در آغاز، سبك امپرسيونيسم مورد تمسخر و توهين مردم عادي قرار مي گرفت چرا كه از انعكاس ها فام هاي نور بر روي آسمان درختان نا آگاه و غافل بودند و بنفش بودن درختان يا كرم رنگ بودن آسمان در نقاشي ها را كه نشانه ي انعكاس نور بر روي آن ها بود را به سخره مي‌گرفتند. بنابراين بنيانگذاران اين سبك هنري هم، همانند ساير هنرمندان، در مسير هنري سختي هاي فراواني را متحمل شدند.

امپرسيونيسم چيست؟ جداسازي رنگ ها، تاكيد بر ترسيم دقيق نور، انتخاب موضوعات معمولي براي نقاشي امپرسيونيسم، ضربه‌هاي كوتاه قلم بر روي بوم، استفاده از رنگ هاي مكمل برخي از ويژگي هاي سبك امپرسيونيسم است كه مخاطب را به سمت خود جذب مي‌كند. شروع اين سبك همان طور كه گفتيم؛ از نقاشي طلوع آفتاب، اثر كلود مونه، بود. سبك امپرسيونيسم و طرح هاي انتخابي براي به تصوير كشيدن، دركل سبك زندگي مدرن بود. اين مدل از نقاشي، يعني استفاده از حركت نور در نقاشي، تا قبل از به وجود آمدن سبك امپرسيونيسم وجود نداشته است.

تفاوت سبك امپرسيونيسم با سبك هاي قبلي

قبل از ظهور سبك امپرسيونيسم، هنرمندان و نقاشان، نقاشي هايي را طراحي مي كردند كه سوژه اصلي آن ها در مركز قرار مي‌گرفت و بيشتر مربوط به طراحي خطي چهره ميشد و توجه مخاطب به سوژه اي كه در مركز قرار داشت جلب مي شد و به پس زمينه، توجه آن چناني صورت نمي‌گرفت. ولي در سبك امپرسيونيسم نقاشان و طراحان اصولاً بر ماجراي اتفاق افتاده در تصوير تاكيد دارند. بنابراين سوژه ي اصلي را در اطراف قرار مي‌دهند؛ نه در مركز اصلي! در واقع نقاشي‌هاي سبك امپرسيونيسم؛ مانند يك عكس اند. در عكس ها، نه تنها سوژه ي اصلي، بلكه اطراف سوژه نيز مورد توجه قرار مي گيرد در همين زمان بود كه عكاسي نيز طرفداران زيادي را پيدا كرد.